مرا دوباره بشناس
امجد الرشید یکی از امیدهای سینمای عرب است که پس از توفیق فیلم کوتاه «طوطی» سراغ موضوعی مشابه رفت.

امجد الرشید یکی از امیدهای سینمای عرب است که پس از توفیق فیلم کوتاه «طوطی» سراغ موضوعی مشابه رفت. داستان طوطی درباره یک خانواده یهودی مراکشی است که به حیفا نقل مکان میکنند. «انشالله پسر باشد» نیز از زندگی روزمره اطرافیان کارگردان الهام گرفته شده و به چالشهای اجتماعی و خانوادگی میپردازد. فیلم اول الرشید به چند دلیل مورد استقبال جشنوارهها واقع شد. دنیای عرب میانه خوبی با سینما ندارد؛ بنابراین جهان، تصویر درستی از مناسبات روزمره آنها ندارد. به همین دلیل تعداد فیلمهای انگشت شماری که ساخته میشود و به استانداردهای فیلمسازی نزدیک است بسیار موردتوجه قرار میگیرد. «انشالله پسر باشد» فیلم امجد الرشید داستانی کنجکاویبرانگیزدارد و مستقیم به مسئله زنان در کشور اردن میپردازد. قصه اصلی،داستان زنی اردنی از طبقه متوسط رو به پایین را دنبال میکند که برای کار وارد خانواده متمول و مسیحی میشود و با ورودش پای قصه زنان دیگر هم به فیلم باز میشود. زنانی از طبقات مختلف. اما شخصیت اصلی فیلم نوال است. او پس از مرگ شوهرش وارد چالشهای مالی و بیانصافیهایی میکند که عرف و قانونپدرسالارانه اردن به او تحمیل میکند. قوانین طوری طراحی شدهاندکه کمتر زنی بتواند از چنگالش بگریزد. بنبستها به طرز زیرکانهای چیده شده که میتواند هر کسی را و خسته و فرسوده کند. اما نوال، با اینکه در ابتدا بسیار آسیبپذیر و تحت تأثیرشوک و اندوه ناشی از مرگ زودهنگام شوهر قرار دارد؛ اما به سرعت متوجه میشود نباید از چیزهایی که حقش است بگذرد. تضاد بین قوانین مردسالارانه و رفتاری که نوال دارد باعث ایجاد درام و داستان میشود.
جشنوارهها همواره از فیلمسازانی با دیدگاههای نو استقبال میکنند و طالب داستانهایی هستند که کنجکاویهای جدید و قصههای تازه برایشان داشته باشد. شاید مردم خاورمیانه هر روز با داستانهایی همانند زندگی نوال روبرو باشند و حتی آنقدربرایشان عادی باشد که متوجه ظلم و جوری که در این قشر میرودنشوند؛ اما مردمی که چنین مسائلی برایشان حل شده است و قانوندر چنین شرایط همراهیشان میکند، دیدن چنین داستانهایی در این سطح برایشان جالب است و ذائقشان را تغییر میدهد. ممکن است جوامع غربی نگاه کارت پستالی به چنین مسائلی داشته باشند؛ اما همراهی و حمایتشان تریبونی است برای شنیده شدن بیشتر داستان و بیرون آمدن قصهها از لایههای عمیق و پر شده از عرفهای ظالمانه علیه زنان. علاوه بر این دیدن مناسبات مردم اردن در فیلم انشالله پسر باشد جذاب و دیدنی است . وقتی براینخستین بار، فیلمی از سینمای اردن در جشنواره کن به نمایشدرآمد توجهات را به خود جلب کرد. در جشنواره بینالمللی فیلمفیلم وقتی فیلم در جشنواره تورنتو هم اکران شد تماشاگران مدام دربارهاش حرف میزدند. «انشالله پسر باشد» علاوه بر روایت داستانی نو تصویری از اردن ارائه میدهد که شباهتهایی با ایراندارد، حتی در زمینه معماری و شهرسازی. اردن به طور سنتیسینما ندارد و تنها گاهی نامش در تیتر اخبار دیده میشود. اما با ظهور فیلمسازانی از این کشور در سطح جهانی، امیدواریبه درک بهتر فرهنگ مردم اردن افزایش یافته است. سینما میتواندتصویری ملموس از زندگی روزمره مردم ارائه دهد: اینکه در چه مکانهایی زندگی میکنند، چگونه عزاداری میکنند، با چه وسیلهایبه کار میروند و با چه مشکلاتی روبرو هستند.
امجد الرشید با دیدن فیلم «تایتانیک» به فیلمسازی علاقهمند شده، خود را تحت تأثیر روی آندرسون، کارگردان سوئدی، میداند؛اما منتقدان او را با الیا سلیمان، فیلمساز فلسطینی، مقایسهکردهاند.
نوال، با بازی «مونا هوا»، شخصیت محکم و جنگجویی دارد که در برابر چالشها تسلیم نمیشود. بحرانهای او را ناچار به اتخاذ تصمیمات سختی میکند که ایمان و قدرتش را به چالش میکشد. این فیلم به طور محتاطانه، تصویری از اردن معاصر را به نمایش میگذارد و به مشکلات زنان طبقه ثروتمند مسیحی نیزسرک میکشد. بحرانهایی که نوال با آنها روبروست، به نوعینشاندهنده محدودیتها و ستمهایی است که زنان در هر طبقهایتجربه میکنند.
این فیلم، هرچند راهحل واضحی برای قوانین مردسالارانه ارائه نمیدهد، بهخوبی رنجهای پنهان را مطرح میکند. نوال به عنوان یکبیوه، در معرض تهدید از دست دادن شغل، خانه، فرزند و حیثیتش قرار دارد. مونا هوا در نقش نوال بهخوبی این احساسات را منتقل میکند و تغییرات درونی شخصیتش را به تصویرمیکشد. در پایان فیلم، نوال به زنی تبدیل میشود که بهخوبیقادر است در برابر ظلم و بیعدالتی بایستد.